نیمه ی دوم قرن نوزدهم، عصر پیشرفت علمی و صنعتی است. نویسندگان تحت تاثیر این پیشرفت ها، علم را وارد حوزه ی ادبیات می کنند و به نوبه ی خود دکترین ناتورالیست را تنظیم می کنند که اساس آن برپایه ی علم است. برجسته ترین نویسنده ناتورالیست امیل زولا است.
او برای نوشتن قلب پاریس از تئوری های علمی بهره گرفت. در این رمان، او به مطالعه ی محله ی هال و به روایت کردن جدال بین چاق ها و لاغر ها می پردازد. چاق ها معرف بورژواها هستند که توسط امپراطور حمایت می شوند و لاغر ها معرف انسان های بدبخت و گرسنه هستند. در حقیقت، زولا وضعیت جامعه در زمان امپراطوری دوم را به تصویر می کشد. فلوران، شخصیت اصلی رمان، که بر اثر یک اشتباه به تبعید فرستاده شد از زندان فرار می کند و به پاریس برمی گردد. ولی ساکنان هال بر علیه او شورش می کنند و او را به پلیس لو می دهند. چاق ها پیروز این جدال هستند و آنها فرد لاغری را که بخواهد به جرگه شان وارد شود نابود می کنند.
در این پایان نامه ریشه و مفهوم جدال میان چاق ها و لاغر ها در رمان قلب پاریس را مورد مطالعه قرار داده ایم. در فصل اول، به بررسی ریشه های جدال بین چاق و لاغر از خلال تئوری های علمی پرداخته ایم: تئوری داروین در مورد نزاع برای بقاء و انتخاب طبیعی، تئوری برنارد در مورد روش تجربی، روابط علل و معلولی و جبرگرایی و تئوری تن در مورد تاثیر محیط و بازه ی تاریخی. در فصل دوم شخصیت ها را بر اساس این تئوری ها مورد بررسی قرار داده ایم و تاثیر شرایط اجتماعی، موقعیت ها و شرایط تاریخی بر افراد را تحلیل کرده ایم. در فصل سوم، شخصیت های ضد و نقیض را مورد مطالعه قرار داده ایم و به دلایل آفرینش آن ها توسط زولا پرداخته ایم.

داستان رمان جاده ی فلاندردر زمان اشغال فرانسه توسط نازی‌ها در جنگ جهانی دوم می‌گذرد و شخصیت اصلی داستان، ژرژ، یک سرباز فرانسوی است که بعد از شکست گروهان و مرگ فرمانده‌اش، در یک روستای جنگ‌زده پنهان می‌شود و بعدهااسیر هم می‌شود. بخش‌های مختلف این سیر ژرژ، از شکست تا قایم شدن و لباس مبدل پوشیدن، درگیری، سعی به فرار، لحظات استثنایی دیدن یک زن، اسارت و سفر حیوان گونه اش با قطار، موضوع این کتاب هستند. در تمام طول رمان، ماجرای دیگری در فرانسه حدود دویست سال پیش و در یک خانه نسبتاً اشرافی هم، به شکل موازی، روایت می‌شود.برای بررسی موضوع این رساله، در بخش اول تحقیق ما به بررسی توصیفات رمان، نوع روایت و تغییر راوی و بیان دیالوگ‌ها دراین روایت پرداخته ایم.
در بخش دوم این تحقیق، بی ثباتی زمانی و مکانی، رفت و برگشت زمان، تشابه رمان نو و سینما، تغییر ناگهانی صحنه ها و تداخل آن ها در یکدیگر را مورد بررسی قرار داده‌ایم.در بخش سوم صحنه توسط خواننده موشکاف بازسازی می شود و تاثیرات ساختار تکه تکه ی رمان مورد بررسی قرار گرفته است.
 

محمد پسربچه 14 ساله ای است که نزد روسپی پیری به نام مادام رزا زندگی می کند . مادام رزا در زمان جوانی یک روسپی یهودی بوده و با بالا رفتن سن یک خانه برای نگه داری بچه های روسپی های دیگر دایر کرده است . طبق قانون فرانسه روسپی ها به دلیل فساد اخلاقی حق سرپرستی فرزندانشان را ندارند و کسانی که بخواهند بچه ی خودشان را بزرگ کنند به افرادی مثل مادام رزا پناه می برند.
مادام رزا بسیار چاق و مریض احوال است و شدیدا محمد یا مومو را دوست دارد. مومو پسر زندگی فقر و فحشا است . پسری که در تمام این زندگی زشت با چشمانی زیبا به زیبایی های این زندگی نگاه می کند .پسری که یکی از سوال هایش از دیگران این است :آیا می شود بدون دوست داشتن و عشق زندگی کرد؟
در فصل اول به بررسی عشق، دوستی و همبستگی بین محمد، شخصیت اول داستان، و مادام رزا که محمد او را به عنوان مادرخوانده پذیرفته و همچنین به بررسی احساس دوستی و همبستگی بین همسایگان و مهاجرانی که در محله ی فقیرنشین در پاریس زندگی می¬کنند پرداخته¬ایم.
در فصل دوم موقعیت این افراد را که در محله¬ی فقیر نشین پاریس زندگی می¬کنند، بررسی مشکلات آنها، از جمله نداشتن امنیت اجتماعی، نداشتن کارت شناسایی و ترس، را تحلیل کرده¬ایم.
در پایان، دیدگاه های شخصیت اصلی درباره روند پیری مادام رزا، آقای هامیل و دکتر کاتز و در نهایت مرگ مادام رزا را مورد بررسی قرار داده¬ایم.
 

 هدف این تحقیق بررسی رستاخیز زمین در علف نورسته و مردی که درخت می کاشت اثر ژان ژیونو نویسنده فرانسوی قرن بیستم است. در این کار به موضوع حیات دوباره و تجدید مناطق از دست رفته و احیای زندگی می پردازیم. این سوال مطرح است که چرا شخصیت های این دو داستان برای احیای زمین تلاش می کنند؟ آیا تنها علاقه ی غریزی به طبیعت و زادگاه، آنها را به سوی این امر سوق می دهد یا انگیزه دیگری در پس این تلاش نهفته است. با توجه به اینکه روابط عاطفی بین شخصیت های این دو اثر به عشق به طبیعت منجر می شود به نظر می رسد که انگیزه این احیا حفظ و بقای متقابل انسان و طبیعت است.
کار تحقیقی شامل سه بخش است. در بخش نخست به چگونگی رخت بربستن زندگی از زمین خواهیم پرداخت و جنگ که نماد بی چون و چرای نیستی است. اینکه چگونه و چرا دو روستا خالی از سکنه شده و کم کم دچار مرگ تدریجی می شوند. چرا زمین در شرف نابودیست؟ سپس به دلایل خالی از سکنه شدن روستاها و رابطه ی آن با فقدان حیات می پردازیم. در .بخش دوم به بررسی رابطه ی انسان و طبیعت می پردازیم : رابطه ای متقابل که منجر به نابودی یا احیای زمین می شود. این قسمت، شامل موضوعاتی است که نویسنده به آنها علاقه نشان داده است: طبیعت و رابطه ی تنگاتنگش با انسان. تلاش برای یافتن کیفیت زندگی و بررسی عناصر چهارگانه ی طبیعت، موضوع مورد بحث این فصل است. و در پایان به تولد دوباره و رستاخیز زمین مرده می پردازیم. نتیجه ی تلاش شخصیت های دو داستان برای تجدید حیات زمینی را که در آن سکنی گزیده اند، نظاره خواهیم کرد. آیا با تلاش انسان زمین و خاک مرده دگربار زنده میشود؟ معرفی اقدامات شخصیت های داستان در احیای زمین و تبیین ویژگی های پان(خدای طبیعت) و نقش اساسی اش در این احیا حسن ختام تحقیق خواهد بود

 ریموند کُنو و تعدادی از افراد مشهور قرن بیستم، مانند لاکان، بَتَی و لیری از شاگردان کُوژِو بودند که در فرانسه فلسفهء هگل را آموزش می داد. به این ترتیب کُنو با پدیدارشناسی روح و فلسفهء هگل آشنا شد. او هگل را آن گونه که کوژو به او آموخت شناخت و گرامی داشت و در نوشتن اثرش یکشنبهء زندگی از او تاثیر گرفت. رد پای فلسفهء هگل در کل این رمان وجود دارد : از یک سو دیالکتیک بازشناسی و دیالکتیک ارباب و بردهء هگل بر زندگی زناشویی ولانتن برو سنگینی می کند و از سوی دیگر، او در پایان به حکمتی دست می یابد که از نظر پیِر مَشری بیشتر کوژوی است تا هگلی. بنابراین بررسی تاثیر نظرات هگل و کوژو بر خلق این اثر ما را در شناخت بهتر شخصیت این داستان یاری می کند. در این تحقیق تلاش ما بر آن بوده است که پرده از چهرهء واقعی ولانتن برداریم و نشان دهیم که در زیر نقاب طنز و سادگی و در پسِ زندگی پیش پا افتادهء این شخصیت، مفاهیم فلسفی عمیقی پنهان است که در سایهء فلسفه هگل و کوژو به آن ها پرداخته ایم. نتیجهء حاصل از این تحقیق چنین است که شخصیت این رمان در طول داستان و به تدریج متحول می شود، به طوری که سرباز « نا-خود-آگاه »، « خام » و « ساده لوح » صفحات اول کتاب، در آخرین صفحه « به حرکتی حکیمانه دست می زند ». مسیری که ولانتن در زندگی می پیماید از ناخودآگاهی و معصومیت اولیه آغاز و به خودآگاهی و دانش مطلق منتهی می گردد.

چکیده: در این پژوهش تحت عنوان( بررسی بعد زمان و مکان در کتاب تعیین موقعیت شهر خیالی) سعی کردیم که در قالب سه فصل جداگانه ابعاد مختلف زمان و مکان را با تحلیل و تمثیل با تکیه بر دادههای خود کتاب و سبک نگارش نویسنده و هم چنین نقدها و نظرات پراکندهی ادبا و منتقدین مختلف در باره ی آن مطالعه کنیم. در واقع هدف ما نگاهی دقیق به رمان نو است که توسط نویسندگان مطرح معاصر من جمله آلن رب گریه محور قرار گرفته است. کلیت این تحقیق به این شرح است که در فصل اول ویژگی های زمان و مکان ارائه شد در فصل اول زمان و مکان را مورد مطالعه قرار دادهایم . ابتدا تعریفهایی از معانی لغوی و مفهوم آنها در رمانهای سنتی و رمان نو را ارائه دادیم. آشفتگی از لحاظ تغییرات زمان و مکان وهمچنین تجسم شیء، مکان ها و ابهام زمانی را نشان دادیم. در رمان سنتی توجه بسیاری به مکان به عنوان یک دکور برای روی دادن اتفاقات واقعی را داشتیم. زمان و مکان در رمان های سنتی همیشه وابسته و از پیش تنظیم شده است اما رمان نویسان جدید جستجویی برای نوشتن یک حقیقت درزمانی که در حال نوسان است را انجام می دهند .همچنین آنها در این نوع نوشتارکه زمان پایدار و مشخص است وهمراه با حوادث در گذشته اتفاق می افتد، اجتناب می-کنند. رمان نویسان جدید حقیقت ها ، کنش ها ، در لحظه حوادث که در حال روی دادن هستند را می نویسند و توصیف می کنند. در فصل دوم که به بررسی خود زمان که همواره در حال تغییر می باشد و ثابت نیست اختصاص داده ایم و زمان همچنین یک خط سیر مستقیم را دنبال نمی کند. بنا به نظر نویسنده، زمان مانند یک شخصیت اصلی در رمان معاصر در نظر گرفته شده است به همین ترتیب همچنین واژگونی زمانی را در طرح پیشنهادی بسیار خوبی که در مقدمه اولیه رمان ما می باشد را می بینیم . رمان نویس های جدید زمان مانند یک زمان متفکر در درون یک شخصیت جایگزین می کنند . در رمان نو این ادراک و مفهوم از یک نویسنده به یک نویسنده دیگر انتقال می یابد. از این رو نظر نویسنده آلن روب گریه را راجع به زمان و مکان مورد تحلیل قرار داده ایم . سپس ما به ویژه تئوری برگسون بر روی زمان و مکان را به کار گرفته ایم که به عقیده برگسون مکان ظرفیت برشمردن را دارد و در پایان حضور زمان و مکان که به صورت عینی و ملموس و به صورت ذهنی یا فکری در این رویداد فکری در رمان تعیین موقیت شهر خیالی را مورد مطالعه قرار داده ایم.در فصل سوم ، جدایی مکان ها به خصوص فضاهای باز و بسته ای که به صورت نمادین در نظر گرفته شده اند را با دادن چند مثال به آن می پردازیم. تمام رمان به هر شیوه زبانی که گفته شده باشد به صورت کامل در یک کادر در بر دارنده فضا بسیار کم و در عین حال مشخص شده است به همین خاطر است که نوشتار معنی خودش را در مکان و زمان در جایی که شکل می گیرد را در به خود می گیرد. در رمان ما مکان های باز فضاهایی مختلف و یا محدود شده ای هستند که یک همواره یک مکان واحد را نشان می دهند؛ در این صورت رمان یک معنی فضایی مکانی را در بر می گیرد. مکان همچنین با توجه به این عوامل نظر نویسنده بزرگ رولان بارت را به خود نیز جلب کرده است که طبق تاثیر دقت بسیاری که رب گریه برای از بین بردن وحدت اشیاء را دارد، می بایستی که نویسنده مدرن ساختارهای سنتی را از بین میبرد؛ جایگاه مکان فضا در عناصر مختلف از یک ساختار که تغییر شکل یافته است را معین کند .